مزیت رقابتی ما مواجه علمی با کسب و کارهاست

گفت وگو با دکتر محمود افضلی، مدیرعامل هلدینگ آفرینش: مزیت رقابتی ما مواجه علمی با کسب و کارهاست.

تحریم ، تورم و توسعه نیافتگی سه ابرچالش ایران معاصر، دهه هاست اقتصاد ایران را در باتلاقی گرفتار کرده که رهایی از آن با این شیوه از حکمرانی هر روز به امر محال نزدیک‌تر می‌شود. در هنگامه‌ای که فعالان اقتصادی هر روز مهجورتر، رنجورتر و ناامیدتر می‌شوند اما هستند آدم‌هایی که در همین روزگار به قول خواجه حافظ گره از کار فروبسته اقتصاد بگشایند.
نمودش همین هلدینگ خودمان. سرمایه‌ای که می‌توانست در آنسوی مرزها با بازدهی بیشتر و امینت کامل‌تر اسم و رسمی برای خود بهم بزند اما صاحبان سرمایه که مفهوم وطن را نه به کلام که به عمل در ذهن و ضمیر خود دارند، کسب و کاری راه انداخته‌اند وسیع و متنوع که مامنی شده برای جوانان متخصص تا از دانشگاه مستقیم به سالن فرودگاه نروند، بمانند و بسازند چون سرمایه‌اند برای این آب و خاک و امیداند برای فردای ایران.
“هدلینگ آفرینش” حالا یکی از سرمایه‌دارترین نهادهای اقتصادی است نه به اتکا عدد و رقم بلکه به پشتوانه نیروهای جوان، متخصص و با انگیزه چون نیروی انسانی همه چیز است. این جمله را محمود افضلی مدیرعامل هلدینگ می‌گوید و بر نقش نیروی انسانی و اهمیت برنامه‌ریزی برای ارتقا این بعد از سرمایه تاکید دارد. در ادامه از چالش‌های حفظ و رشد هلدینگ در اقتصاد تحریم زده گفت اما به جد باور دارد که متوقف نخواهیم شد چون پشتوانه علمی و آکادمیک داریم. با او که دکترای اقتصاد دارد و در مدیریت بانکداری صاحب سبقه و تخصص است گفت وگوی صمیمانه‌ای داشتیم که در ادامه می خوانید.

با توجه به نقشی که هلدینگ‌ها در توسعه اقتصادی کشورها بازی می‌کنند ، با توجه به بی‌ثباتی، نا‌امنی اقتصادی و ناکارآمدی در تصمیمات دستگاه دولتی که بر اقتصاد ایران سایه انداخته، این وضعیت چه چالش‌هایی را برای بنگاه‌های بزرگ ایجاد کرده است؟

همگان اذعان دارند که اقتصاد کشور در شرایط نامساعدی است. بطور مشخص سه چالش عمده و جدی وجود دارد که هم زندگی عادی افراد جامعه و هم زندگی حرفه ای فعالان اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده است. اصلی‌ترین و مهم‌ترین مساله تحریم است چراکه نقل و انتقالات پولی برای فعالان اقتصادی بسیار دشوار شده به گونه‌ای که هر نوع کنش اقتصادی خارج از مرزهای ایران اگر نگوییم غیرممکن بلکه دشوار و پر ریسک شده است. مساله بعدی که برای فعالان اقتصادی مشکلات عدیده‌ای ایجاد کرده تورم مزمن و تغییرات نرخ ارز است. نکته قابل توجه آنکه پروژه‌های اقتصادی باید پیش‌بینی پذیر باشند. در حالیکه تورم‌های جهشی و نرخ‌های ارز متغییر و پر نوسان باعث می‌شود که پیش‌بینی اتفاقات اقتصادی و بودجه برای شرکت‌ها و پروژه‌ها با مشکلات جدی مواجه شود. در چنین شرایطی ریسک عملیات و فعالیت‌های اقتصادی به شکل معناداری افزایش می‌یابد. مساله بعدی مجوز محور بودن هرگونه اقدام و فعالیت اقتصادی است. آنقدر که می‌توان گفت کشور ما کشور مجوزهاست. مجوزهایی که دراختیار بروکرات‌های دولتی است، افرادی که بیش از آنکه دغدغه راه‌اندازی کسب و کار را داشته باشند به فکر حفظ حاشیه امن خود هستند. این موضوع به جد شکوفایی اقتصادی را به تاخیر انداخته است. از سوی دیگر کسری بودجه مستمر، وضعیت صندوق‌های بحران زده‌ای مثل تامین اجتماعی باعث شده دو سازمان تامین اجتماعی و سازمان امور مالیاتی با سیاست‌هایی که اعمال می‌کنند عرصه را بر فعالیت کسب و کارها تنگ تر کنند.در حال حاضر مالیاتی که کسب وکارها باید بپردازند بر اساس سود واقعی نیست و از روند منطقی هم پیروی نمی‌کند. همه مواردی که مطرح شد از مهم‌ترین چالش‌هایی هستند که در شرایط فعلی اقتصاد ایران موانع جدی بر سر راه کسب وکارها ایجاد کرده‌است. حال اگر بخواهیم اثرات چنین رخدادهایی را واکاوی کنیم باید شاخص‌های کلانی چون نرخ رشد اقتصادی را ارزیابی کنیم. سنجه‌ای که در سال‌های گذشته به استثنا سال گذشته بصورت متوالی منفی بوده است. یا مثلا شاخص درآمد سرانه که به شدت افت کرده و باعث کاهش مصرف کل شده است. این شاخص‌ها هر کسب وکاری را متاثر می‌کند. ما نیز به عنوان بخش خصوصی در چنین شرایطی فعالیت می‌کنیم. مضاف بر اینکه به دلیل چند‌وجهی بودن فعالیت‌های هلدینگ اتفاقاتی که رخ می‌دهد و سیاست‌هایی که در این حوزه‌ها اعمال می‌شود، شرکت‌های ما را متاثر می‌کند .

هلدینگ‌های چند رشته‌ای بطور مستقیم حدود 10 درصد از بازار سرمایه را در اختیار دارند، ما برنامه‌ای برای عرضه شرکت های‌مان در بورس داریم؟
این موضوع یکی از استراتژی‌های ما در هلدینگ است. یعنی بنا داریم مقدمات ورود به بورس را برای خود هلدینگ و شرکت‌های تابعه‌ای که این پتانسیل را دارند، فراهم کنیم. در همین راستا یکسری مقدمات اولیه مالی و چارچوب بندی‌هایی لازم است که در حال برنامه ریزی برای تکمیل این مقدمات هستیم تا در سال‌های آتی در بازار سرمایه عرضه شوند. البته باید به این نکته هم توجه داشت که کسب وکارها را باید در انتهای دوره بلوغ در بازار سرمایه عرضه کرد.
این استراتژی است که مد نظرداریم و راهبرد صحیح در این راستا نیازمند چند سال برنامه‌ریزی دقیق است . ما نیز از سال‌های گذشته در این مسیر گام برداشته ایم و مطالعات و مقدمات حضور برخی شرکت‌های تابعه را در بورس فراهم کرده‌ایم.

با توجه به اینکه هر سال منابع و سیاست‌ها به سمت شعار سال هدایت می‌شود و امسال هم “تولید، دانش بنیان و اشتغال آفرینی” نامگذاری شده است. هلدینگ چه برنامه ویژه‌ای برای شرکت‌های دانش‌بنیان زیر مجموعه دارد؟

هدف اصلی از راه اندازی کسب و کار اشتغال زایی نیست اما اشتغال در ماهیت و ذات کسب و کارها نهفته است و به عنوان یک کارکرد مستقیم نمود دارد بنابراین هر سیاستی که در حاکمیت مبتنی بر رشد نرخ اشتغال است باید به سمتی هدایت شود که شرایط را برای فعالیت کسب و کارها تسهیل کند. برای تحقق این مهم لازم است خود را با شاخص های بین المللی مثل شاخص سهولت کسب وکار ، شاخص آزادی اقتصادی و … مورد سنجش قرار دهیم چراکه ارتقای وضعیت کشور در این شاخص‌های بین المللی نتیجه مستقیمی چون سهولت کسب وکار را در پی خواهد داشت. اجرای ان امر پیچیده نیست بلکه نیازمند عزم و اراده دولت برای سیاست‌گذاری صحیح است و از همه مهم تر دولت نباید داعیه دخالت در تمام امور بویژه فعالیت‌های بخش خصوصی را داشته باشد. مجددا به موضوع اشتغال بر می گردم وتاکید می کنم بخش خصوصی در ذات خود هیچ تعهد و وظیفه ای برای ایجاد اشتغال ندارد اما بطور قطع با گسترش فعالیت بخش خصوصی تحت لوای بیزنس اشتغال نیز ایجاد می شود و اینجاست که دولت ها می توانند با تسهیل فعالیت بخش‌خصوصی سیاست های اشتغال زایی خود را پی بگیرند.مصداق و نمونه ملموس این موضوع شرکت فرش نفیس است. پروژه فرش بیش از آنکه یک بیزنس باشد بطور مستقیم و غیرمستقیم اشتغال آفرین است و توانسته برای صدها و هزاران نفر درامد ایجاد کند.بعد از این مقدمه به سوال شما برگردیم، نام گذری شعار سال امسال برای جلب توجه نهادها و افراد به اهمیت و نقش شرکت های دانش بینان بود که در نوع خود اقدام پسنیده ای است.ما نیز توجه و اهتمام ویژه ای برای حمایت از شرکت های دانش بنیان داریم. به گونه ای که نخستین شرکتی که ایجاد کردیم شرکت دانش بنیان آفرینش وی سی بود که در طول چند سال گذشته به یکی از موفق ترین وی سی های کشور تبدیل شده و برای تعداد قابل توجهی استارتاپ سرمایه‌گذاری کرده است. عملکرد این شرکت نشان می‌دهد که نرخ موفقیت ما از استانداردهای ملی و جهانی در حوزه شرکت های دانش‌بنیان پیشی گرفته است. مشخصا درباره نرخ شکست صحبت می‌کنم که شاخصی است برای ارزیابی این جنس از فعالیت ها که برای آفرینش وی سی بسیار پایین بود. این شاخص بیانگر آن است که در آفرینش وی سی شرکت‌ها هوشمندانه انتخاب و مدیریت می‌شوند. البته این روند همچنان نیازمند رشد و ارتقا بیشتر است و ما نیز نه تنها در سال جاری و به دلیل شعار سال بلکه بصورت مستمر برنامه های ویژه ای برای شرکت‌های دانش‌بنیان‌مان داریم و بنا داریم در این حوزه‌ها حضور فعال تر داشته باشیم.

با توجه به اینکه یکی از مهم‌ترین تبعات تحریم دشواری انتقال تکنولوژی و تجهیزات فنی است، با فرض تداوم تحریم‌ها استراتژی شما برای رشد و توسعه شرکت‌ها در شرایط تحریمی چیست؟

با فرض ادامه چنین شرایطی ما هرگز متوقف نخواهیم شد چرا که به این جمله معروف باور داریم « یا راهی خواهیم یافت یا راهی خواهیم ساخت »
اما مشخصا در رابطه با اثر تحریم بر فضای اقتصاد کشور باید گفت مهم‌ترین جنبه آن کند شدن و پر هزینه شدن فعالیت‌هاست. برای انتقال ماشین آلات وتکنولوژی در هر شرایطی می‌توان راهی یافت اما قطعا مشکلات، ریسک‌ها و هزینه‌های فراوانی را به دنبال دارد. اگر بخواهیم از جنبه دیگر موضوع را تبیین کنیم یکی از نشانه‌های سهولت کسب و کار، تسهیل ارتباطات خارجی است پس در جمع‌بندی پاسخ این پرسش باید بگویم فعالیت اقتصادی در شرایط تحریمی قطعا با موانع جدی مواجه است اما به گونه‌ای نیست که نتوان از آن عبور کرد.

مزیت رقابتی ما در قیاس با دیگر شرکت‌های مادر چیست؟
برای پاسخ به این پرسش رجوع می کنم به ارزیابی که سال قبل واحد کسب و کار از عملکرد هلدینگ انجام داد. در این ارزیابی فرصت‌ها و تهدیدهای فعالیت هلدینگ شناسایی و در قیاس با سایر رقبا مورد سنجش قرار گرفت. برآیند سنجه‌های ارزیابی شده نشان می‌داد عملکرد ما درخشان‌تر از سایر رقبا بوده است. اصولا برای بررسی سطح عملکرد فعالیت‌های اقتصادی شاخص‌های متعددی بررسی می‌شود اما یکی از مهم‌ترین‌ها شاخص ارزش افزوده اقتصادی( Economic Value Added) است. بر اساس این شاخص ما در قیاس با سایر رقبا بهتر عمل کرده بودیم. اما اگر بخواهم جزیی‌تر مزیت‌های رقابتی هلدینگ را برشمرم نخست باید به این موضوع اشاره کنم که بزرگترین مزیت ما جوان بودن است. هلدینگ یک مجموعه جوان و نوپاست که از سال 1396 با تعدادی شرکت فعالیت خود را آغاز کرد. اما اکنون 25 شرکت تابعه داریم که در سطوح و حوزه‌های مختلف فعالیت دارند که آغاز بکار این شرکت‌ها مبنای مطالعاتی و پژوهشی دارد. همچنین ما در هلدینگ و شرکت‌های تابعه تیم جوان و خوش فکری داریم که با اقدامات درستی که تعریف شده بسیار با انگیزه‌ کار می‌کنند و زمینه رشد و توسعه مجموعه را فراهم کرده‌اند. از دیگر مزیت‌های رقابتی ما تصممیم‌گیری‌های به موقع و روان در مجموعه است. اجازه نمی دهیم امور در فرایند تصمیم گیری متوقف شود. در نهایت هم مواجهه علمی با مسایل و ورود تحلیل محور به بیزنس ها از دیگر نقاط قوت ما محسوب می شود. آنقدر که می‌توان گفت هیچ اقدامی بدون مطالعه و ارزیابی و بررسی علمی در هلدینگ انجام نمی‌شود.اساس کار و چراغ راهنمای عمل را مطالعات علمی قرار داده ایم . این موضوع انقدر حائز اهمیت بود که واحدی تحت عنوان کسب و کار در هلدینگ شکل گرفت که نقش بازوی مطالعاتی و تحقیقاتی را ایفا می کند تا با نگاهی همه جانبه و مسیری که از آن ابهام زدایی شده راه را برای فعالیت شرکت ها هموار کنند. جمیع این عوامل سبب شده هلدینگ آفرینش در قیاس با سایر رقبا عملکرد رو به رشد‌تر و قابل دفاع‌تری داشته باشد.

چشم‌انداز هلدینگ را چگونه تعریف کرده‌اید؟
چشم اندازی که از ابتدای فعالیت هلدینگ متصور بودیم و اهداف و اقدامات را در راستای آن هدایت کردیم این بود که در 10 سال نخست فعالیت، هلدینگ آفرینش به بزرگترین هلدینگ خصوصی در فضای اقتصاد ایران تبدیل شود. امروزه هلدینگ مجموعه‌ای از شرکت‌های موفقی را در زیر مجموعه خود دارد که هر یک در حوزه‌های مختلف اقتصاد کشور صاحب جایگاه شده‌اند. هر چند که این شرکت‌ها در ابتدای فعالیت خود هستند. لازم است این توضیح را هم اضافه کنم که هر بیزنسی یک چرخه رشد دارد . در سال‌های نخست روند ثابتی را طی می‌کنند اما پس از آن با رشد نمایی به مرحله اشباع می‌رسند. اینجا نقطه‌ایست که ضرروت بازتعریف بیزنس احساس می‌شود. با این توضیح می‌خواهم بگویم فعالیت شرکت‌های هلدینگ بگونه‌ای ست که می‌توان گفت هنوز به مرحله رشد نمایی نرسیده‌ایم. بر مبنای این گزاره طی سال‌های آینده بسیاری از شرکت‌های هلدینگ رشد نمایی را تجربه خواهند کرد .

با توجه به اینکه مخاطبان این مجله همکاران شاغل در هلدینگ و شرکت‌های تابعه هستند، نقش نیروی انسانی در پیش برد اهداف هلدینگ را چقدر موثر می‌دانید و چه برنامه‌هایی برای رشد مهارت‌های فنی و مهارت‌های نرم کارمندان دارید؟

در فعالیت‌های تخصصی که متکی بر امر خلاقه است نیروی انسانی مهم‌ترین عنصر در فعالیت محسوب می‌شود. تا جایی که می توان گفت نیروی انسانی یعنی همه چیز. حال در هلدینگ نیز برای پیشبرد امور نیازمند تخصص و تفکر افراد هستیم پس به صراحت می‌گویم اهمیت نیروی انسانی دراین مجموعه دو صد چندان است. تمام اعضای هیات مدیره بر این مهم واقف اند و تمام تلاش مجموعه بر این است که بتوانیم به طرق مختلف چسبندگی نیروی انسانی به مجموعه را بیشتر کنیم. حتما در این زمینه نقص‌هایی داشته‌ایم ونقدهایی هم بر عملکردمان وارد است اما همچنان تاکید می‌کنم درتلاشیم تا با تشکیل واحد منابع انسانی کارآمد بتوانیم در اسرع وقت به دغدغه‌های همکاران در حوزه‌های معیشتی، روابط کاری و روابط مدیریتی پاسخ درخور بدهیم. بگونه‌ای که همکاران با طیب خاطر بتوانند به مسئولیت‌های حرفه‌ای خود جامه عمل بپوشانند. همچنین ما باید در حوزه آموزش همکاران هم فعال‌تر باشیم. مقصودم آموزش‌های مرتبط با حوزه فرهنگ سازمانی و مهارت‌های نرم و … است که باید توسط منابع انسانی اجرا شود و ما متاسفانه در این زمینه عملکرد خوبی نداشتیم اما هم بنده و هم تمام اعضای هیات مدیره بر سر این موضوع اتفاق نظر داریم و معتقدیم باید منابع انسانی را حفظ کرد و برای این امر مهم نیز برنامه‌های جدی داریم. در نهایت می‌خواهم به این موضوع اشاره کنم که ما در حوزه منابع انسانی باید به سمتی حرکت کنیم که مطابق ساختار و فرمول‌های در نظر گرفته شده عملکرد همکاران را ارزیابی کنیم تا همکاران کوشا مورد تجلیل و قدردانی قرار بگیرند و احساس برابری و عدالت در همه افراد بوجود بیاید. در این رابطه تمرکز صرفا بر سر مشوق‌های مالی نیست بلکه نفس قدردانی جز عواملی است که منجر به ارتقا رضایت شغلی می‌شود ونتایج پژوهش‌ها در حوزه منابع انسانی نیز موید همین گزاره است. ما هم در هیات مدیره بر اهمیت مسایل مربوط به منابع انسانی تاکید داریم و باید در این حوزه برنامه ریزی واقدامات بیشتر و جدی‌تری داشته باشیم.